اعتماد «تغییر لحن» رییسجمهور را بررسی میکند تغییر تاکتیک روحانی از هفتم اسفند به این سو، رییسجمهوری چرا و چگونه تغییر لحن داده است؟
احسان بداغی/ دو، سه هفتهای است که حسن روحانی کمتر حرفها را در دلش نگه میدارد؛ درست از روز هفتم اسفند به بعد. دو، سه هفتهای است که به نظر میرسد حسن روحانی همان حس بعد از انتخابات ۲۴ خرداد را دارد. حتی شاید با اعتماد به نفسی بیشتر از آن موقع. تا اینجا که مقابل مخالفانش برنده بازی بوده است؛ هم مهمترین پروژه دولتش در برجام به سرانجام رسیده و هم خیالش برای کار با مجلس دهم راحت شده که قرار است با چهرهای «معتدل» در سپهر سیاسی ایران ظهور کند. همین موقعیت است که میتواند کاری کند تا او خیلی راحتتر از قبل از «تنگنظری» منتقدانش بگوید که نمیتوانند کارهای بزرگ دولت او را ببینند. او در روزهای بعد از هفتم اسفند چند باری از این دست کنایهها در سخنانش داشته است؛ کنایههایی که اگر تا چندی قبل از سر بیطاقت شدن زیر فشار مخالفان بود، حالا از سر احساس داشتن دست بالای نسبی در فضای سیاسی است. حسن روحانی اگر تا چندی قبل از موضع دفاعی حرفهایی را خطاب به منتقدانش میگفت، حالا گویی در موضع متفاوتی قرار گرفته و قصدش دیگر فقط دفاع کردن نیست، قسمتی از این موضع جدید به رخ کشیدن پایگاه اجتماعی موافقان دولت به رخ رقیب سیاسی است. این را میشود از نخستین پیام سیاسی روحانی بعد از انتخابات هفتم اسفند فهمید. جایی که او در توییتر رسمی خود با یک جمله کوتاه، پیام مهمی را به جامعه و گروههای سیاسی منتقل کرد؛ «هنرمندانه با رای خود فضای جدیدی خلق کردید.
دربرابر شما ملت بزرگ که افتخار تاریخ ایران زمین هستید به احترام میایستم.» کمتر کسی است که متوجه رابطه مفهوم این پیام با نتیجه انتخابات هفتم اسفند، علیالخصوص در تهران نشود. چه آنکه او سه روز قبل از آن، در پیام توییتری دیگری که هدفش دعوت مردم به حضور پای صندوقهای رای بود، اینگونه نوشت: «ملت ایران با رای خود، به بداخلاقان نشان میدهند که تهمت، بددهنی، بداخلاقی و شکاف را نمیپذیرند». تنها همین دو پیام در کنار نتیجه انتخابات تشکیلدهنده مثلثی هستند که معنای آن برای حسن روحانی و همفکران او چکیده همین دو پیام توییتری، یعنی تقابل با آنچه «توهین» برخی سیاسیون میداند و رای معنادار مردم در هفتم اسفند را به یکی از ستونهای اصلی اظهارات دو هفته اخیر خود تبدیل کرده است تا بلکه از منظر منطق سیاسی از موضعی متفاوت با مخالفان خود سخن بگوید. همانگونه که در سومین کنگره ملی بزرگداشت روز شهید چنین کرد و با یادآوری رفتار سیاسی برخی رسانهها و گروهها که آن را مصداق «توهین» میدانست، پرسید: «آیا این شد اسلام و جامعه اسلامی؟» نشست خبری روز ۱۶ اسفند، حضور در جمع مردم یزد در روز ۱۷ اسفند و کنگره ملی بزرگداشت روز شهید در روز ۲۲ اسفند سه مقطعی بود که حسن روحانی نه متفاوتتر از گذشته، بلکه صریحتر از روزهای قبل از هفتم اسفند سخن گفته است؛ سخنانی که بعید است در همین سه مقطع تکرار شود. او کمتر از یک هفته دیگر باید در آغازین دقایق سال جدید با مردم ایران سخن بگوید و از الان میشود پیشبینی کرد که آن سخنان هم حلقه دیگری از زنجیره اظهارات اخیر روحانی بعد از هفتم اسفند باشد.
نشست خبری؛ نمایش پیروزیهای سریالی
حسن روحانی کمتر از ۱۰ روز بعد از برگزاری انتخابات، به یکباره خبرنگاران را فراخواند تا پاسخگوی سوالات آنها باشد. اما بیشتر به نظر میرسید خود او حرفهایی برای گفتن دارد. حرفهایی که نیاز بود قبل از سوالی مطرح شود تا رییسجمهوری پاسخی بدهد که قبلا با تامل بیشتری میداده است. نخستین جمله انتخاباتی حسن روحانی بعد از هفتم اسفند در همین مجال مطرح شد؛ «مردم در هفت اسفند پاسخ بداخلاقی را دادند و گفتند تهمت و افترا نتیجه معکوس میدهد.» نکته این اظهارنظر آن است که حسن روحانی نه در پاسخ به سوال خبرنگاران، بلکه در سخنان ابتدایی و مقدماتی خود اینگونه درباره انتخابات اظهارنظر کرده بود. این نشان میدهد که گفتن این حرف برای روحانی آنقدر مهم بوده که آن را موکول به پاسخ سوالات خبرنگاران نکرده است. جمله دیگر رییسجمهوری در این بخش حکایت از آن دارد که او با تعبیری سریالی از اتفاقات سیاسی سال ۹۲ به بعد، قصد ندارد تا نقش خود را جایی غیر از مرکز تحولات تعیین کند؛ «مردم ما میانهروی را برگزیده و انتخاب کردند و راهی که مردم در ۹۲ انتخابات کردند همان مسیر را ادامه دادند.» اما ادامه سخنان او هم پر بود از کنایهها و رکگویهایی در مقابل منتقدانش. روحانی در جایی با کنایه نسبت به جو انتخاباتی دولت قبل گفت که «مردم به خوبی واقعیتها را لمس میکنند. مردم در این انتخابات دیدند که یک امنیت واقعی لمس شد. اینترنت در انتخابات وصل بود. مردم صبح انتخابات بلند شدند دیدند موبایلهایشان کار میکند، اینترنت کار میکند. امسال سال ۹۴ است، سال ۹۲ و ۹۳ نیست. سال آینده هم سال ۹۵ است.» تشکر او از مردم تهران که به قول رییسجمهوری «با هوشمندی کار را یکسره کردند و نگذاشتند کار به دور دوم برسد» و یاد خاص او از سید محمد خاتمی و تکذیب خاصتر صدور حکم ممنوعالتصوری وی توسط شورای عالی امنیت ملی، مسائلی بود که هیچگاه با این صراحت و جدیت از زبان رییس دولت دهم شنیده نشده بود.
سفر یزد؛ تحکیم ائتلاف
فضای سیاسی کشور هنوز تحت تاثیر سخنان حسن روحانی در نشست خبری بود که صبح فردای آن روحانی برگهای جدیدی از رکگوییهای جدیدش رو کرد. او روز ۱۷ اسفند، داشت به شهری میرفت که دو نفر از فرزندان آن خبرسازترین چهرههای انتخابات ده روز قبل شده بودند؛ یکی رییس دولت اصلاحات با پیام ویدیویی معروفش و دیگری نفر اول منتخب تهران با رای بالای یک میلیون ششصد هزارتاییاش. یزد مقصدی بود که به نظر نمیرسید حسن روحانی آن را برای نخستین سفر استانی بعد از انتخابات، همینطور اتفاقی تعیین کرده باشد. همهچیز حساب شده به نظر میرسید. عکسی که ساعتهای اول صبح از رییسجمهوری در کنار محمدرضا عارف در هواپیما منتشر شد، مشخص کرد که این سفر فرق خواهد کرد. داستان بنرهای نصب شده در سطح شهر یزد و پاره کردن آنها و نصب دوباره بنرهایی با تصویر سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی، این گمانه را از قبل تقویت کرده بود. یزد نخستین شهری بود که رییسجمهوری در کنار یک مهمان ویژه به آن پا میگذاشت. قاب عکسی که روحانی و عارف را مشترکا به تصویر میکشید حکایت از یک پیروزی مشترک داشت. پیروزی که حسن روحانی باز هم سخنانی بیپرده در جمع همشهریان خاتمی و عارف آن را به رخ رقیب کشید؛ «انتخابات هفتم اسفند، پیروزی یک جناح بر جناح دیگر نبود، بلکه در آن اخلاق بر بداخلاقی و اعتدال و میانهروی بر افراط پیروز شد.» اما مهمتر جایی بود که روحانی باید پایههای محکم ائتلاف سیاسی اعتدالیون و اصلاحطلبان را یک بار دیگر به نمایش بگذارد. پس برای این نمایش هیچ دریغی نداشت تا بگوید: «امروز در شرایطی در جمع شما هستم که یک دوران بزرگ در پیروزی اخلاقی در پیروزی انتخابات هفتم اسفند رقم خورده است و همانگونه که مردم در سال ۹۲ حماسه آفریدند و در آن حماسه برادر عزیزم دکتر عارف نقش بسزایی داشت، در این انتخابات نیز مردم حماسه بزرگی ایجاد کردند.» و تکمیلکننده همه اینها هم باز یاد روحانی از سید محمد خاتمی بود که وی را اینبار «برادر عزیز» خود خطاب کرد. تجمع اعتراضی مخافان روحانی به سخنان او در جمع مردم یزد هم هیچگاه نتوانست موج انعکاس این سخنرانی را تحتتاثیر قرار دهد و رییسجمهوری در حالی به تهران بازگشت که به نظر میرسید احساس یک برنده را دارد.
کنگره روز شهید؛ اعتماد به نفس پیش چشمرقبا
این احساس همچنان در سخنان حسن روحانی موج میزند. ۲۲ اسفند، سومین کنگره ملی بزرگداشت روز شهید جایی بود که حسن روحانی پاسخی معنادار برای سوالی که خود طرح کرده بود، داشت. او اول پرسید که «چرا امروز از ایثارگران فاصله بسیاری داریم» و بعد از آن کار چندان سختی نداشت تا در قالب پاسخ به همین سوال، منتقدان خود را یک بار دیگر به نقدی جدی بکشد؛ «چرا در جامعه به یکدیگر تهمت میزنیم، دروغ میگوییم و به هم توهین میکنیم؟ چرا فضای برادری و وحدت را در جامعه به وجود نمیآوریم و چرا به فکر خود، حزب خود و جناح خود هستیم؟ چرا به فکر کشور نیستیم؟ چرا به فکر عظمت مردم و راحتی آنها نیستیم؟ به خاطر اینکه این دولت در این زمان توانسته است در کنار ملت یک کار بزرگ انجام دهد، چقدر تنگنظری میشود. عدهای نمیتوانند عظمت ملت و مردم را ببینند. آنها نمیتوانند رفاه مردم را ببینند. اینکه این حزب و جناح یا آن حزب و جناح پیروز شود چه تفاوتی دارد؟» ادامه سخنان رییسجمهوری هم پر از کنایههایی بود که البته چیزی از صراحت کم نداشتند؛ «عدهای هنگامی که برخی میخواهند لب به سخن باز کنند، میترسند که او چه میخواهد بگوید و نکند که او قصد دارد به من یا خانواده و طایفه من یا دیگری توهین کند. برخی روزنامهها فحشنامهاند. برخی وقتی نام یک روزنامه میآید با ترس و لرز آن روزنامه را باز میکنند و میخوانند تا ببینند در کجای آن روزنامه به او تهمتی زدهاند؟ آیا این شد اسلام و جامعه اسلامی؟ اسلام یعنی قلب تسلیم خدا باشد و اسلام آن است که مردم از دست و زبان ما راحت باشند.» روحانی شاید حق داشته باشد که این روزها در اوج اعتماد به نفس سخن بگوید؛ او برگه توافق هستهای را کف یک دست و برگه نتیجه آرای انتخابات هفتم اسفند را کف دست دیگرش دارد. دو چیزی که مخالفانش قبل از آن میگفتند به هیچکدام از این دو نخواهد رسید. حسن روحانی اما برگه تایید سومی را برای هشت ساله شدن دولتش میخواهد که باید در فضای اقتصادی دنبال آن بگردد. حالا با آن دو پیروزی، دورخیز او برای یک جهش اقتصادی در سال ۹۵، جدیتر هم شده است. او هیچگاه در دو سال و نیم اخیر به اندازه این روزها اعتماد به نفس نداشته است.