سید حسن خمینی:نمیتوانهمهرا فریب داد
آرمان: صبوری بارزترین ویژگی یادگار امام است که اگر این خصلت در او نبود اینچنین محبوب نمیشد. او از امام خمینی آموخته است که در برابر مغرضان باید سکوت کرد و هیچ نگفت تا آنان پی به اشتباه خود ببرند اما همگان در صبر توانایی ندارند و نیاز به مراحل بالایی از اخلاق و انسانیت است که بتوان دربرابر سیل مشکلات و تهمتها صبوری داشت. یادگار امام در مراسم عزاداری هیات ایثارگران در حسینیه جماران با تشریح عناصر پدیدآورنده «صبر» تاکید کرد: انسانی صبر حقیقی دارد که اگر هدف اقتضا کرد لحظهای در قیام سستی نکند و با همان انگیزه که به صبر روی آورده است به قیام و انقلاب و جوشش روی آورد. آیتا… سیدحسن خمینی اظهار کرد: گرچه در حادثهای مانند کربلا موضوع حادثه و قهرمان در یک نفر جمع شده است اما در برخی حوادث، موضوع یک نفر یا یک مفهوم است و قهرمان فردی دیگر؛ چنانکه در سقیفه، موضوع علی(ع) است اما قهرمان واقعه فاطمه زهرا(س) است. یادگار امام سپس به بیان تفاوتهای «صبر» و «ضعف» پرداخت و گفت: گاهی اوقات ناتوانی خود را به صبر معنا میکنیم؛ در حالی که صبر از قدرت ریشه میگیرد، اما ضعف ریشه در ترس یا طمع دارد، بنابراین صبر جایی است که بتوانیم کاری کنیم، اما صبور باشیم؛ قدرت داشته باشیم و دندان روی جگر بگذاریم. اگر دست و پای کسی را ببندند و بگویند او صبر کرده است، معنا ندارد چرا که چارهای جز این ندارد! او در تبیین عوامل پدیدآورنده صبر، نخستین عنصر را «قدرت خودکنترلی» خواند و افزود: صبر نباید از روی ناچاری و ناتوانی باشد، بلکه باید در هنگام توانایی اتفاق بیفتد و بدانیم چرا با وجود این توانایی همچون علی(ع) صبر میکنیم. سیدحسن خمینی «شناخت مصلحت بالاتر برای هدف بزرگتر» را به عنوان دیگر عامل ایجادکننده صبر برشمرد و یادآور شد: اگر روزی دوست یا شریک ما بر سر ما فریاد زد، ما مقابله به مثل نمیکنیم، چرا که میدانیم در این صورت دوستی یا شراکت ما از بین رفته و ضرر این اتفاق بیشتر از نفع آن خواهد بود؛ لذا نسبت به هزینه یا مصیبت کوچکتر تحمل نشان میدهیم. وی ادامه داد: ممکن است در صورت صبوری مورد اتهام دوستان نیز واقع شویم و از سوی آنان ترسو لقب بگیریم که تحمل شنیدن این سخنان نیز نیازمند صبر است. چنانکه امام حسن(ع) پس از صلح با معاویه، از سوی نزدیکترین یاران «مضلّ المومنین» لقب گرفت؛ اما آن حضرت مصلحت بالاتر را دیدند و یاران همان لحظه را. سیدحسن خمینی «اراده» را دیگر عامل ایجادکننده صبر خواند و تاکید کرد: انسان اگر سست عنصر نباشد، قادر به صبوری خواهد بود. «علم» دیگر عنصری بود که یادگار امام به عنوان عامل پدیدآورنده صبر آن را مورد اشاره قرار داد و در این زمینه افزود: علم به معنای شناخت شرایط است، چراکه گاهی اوقات فرد به خاطر عدم برخورداری از این شناخت با همان سرعت که صعود کرده بود، سقوط میکند. بنابراین او باید جامعه را بشناسد و مصلحت بالاتر را تشخیص دهد و به زمان خویش نیز آگاهی داشته باشد. وی لازمه این علم را خرد جمعی دانست و ادامه داد: یک فرد یا جمع کوچک نمیتواند به تنهایی مصلحت و هدف بزرگتر را تشخیص دهد و نمیتواند بگوید ما همهچیز را میفهمیم؛ بلکه باید پس از مشورت تصمیمگیری شود. همانگونه که در آیات قرآن خطاب به پیامبر(ص)، مشورت پیش از عزم توصیه شده است و دیدیم که ایشان در جنگ خندق با افراد مختلف مشورت کردند. سیدحسن خمینی یادآور شد: اگر حوزه تصمیمگیری ما فردی باشد باید با دقت تصمیم بگیریم و اگر حیطه آن یک جمع کوچک بود باید با افراد همان جمع مشورت کنیم، اما اگر یک کار به حوزه جامعه کشیده شد باید تمام عقل جمعی را به کار گرفت لذا برای شناخت مصلحت بالاتر که از عوامل صبراست، باید همگان تدبیر کنند و به سعادت جامعه بیندیشند.
باور کنیم نمیتوان همه را فریب داد
یادگار امام، «امید» را دیگر عامل لازم برای پدیدآمدن صبر دانست و آن را به عنوان شرطی برای اراده ذکر کرد و افزود: کسی که امیدوار نباشد حرکتی هم نمیکند؛ چراکه وقتی انسان بر اساس علم حرکت میکند و در حوزه توانایی خویش اعمال قدرت میکند، باید توجه داشته باشد که عوامل بیرونی هم وجود دارد که اگر از لحاظ ذهنی قادر به مدیریت آنها نباشد قادر به انجام کار نخواهد بود. سیدحسن خمینی با تاکید بر تفاوت میان امید و خیالبافی یادآور شد: خیالبافی یعنی اینکه انسان به امور غیرعقلایی دل ببندد ولی امید امری عقلایی است. لذا باید تمام تدبیر و کار کارشناسی خود را استفاده کند و در حد عقلایی نیز امیدوار باشد. یادگار امام «قدرت» را دیگر عنصر موثر در ایجاد صبر برشمرد و با اشاره به سوءبرداشتها از مفهوم توکل تاکید کرد: هنگام توکل خود انسان نیز باید حرکت کند و سپس به خدا توکل کند؛ چراکه گاهی در حوادث مقصر اصلی را گم میکنیم و دنبال مشکل در جای دیگری میگردیم. یادگار امام اتکاء به خدا را شرط اساسی زندگی شیرین و توام با توانمندی خواند و تاکید کرد: انسان صبور باید به اوج توکل به خدا برسد. سیدحسن خمینی با تاکید بر موضوع «اعتماد به فهم مردم» در ایجاد قدرت یادآور شد: این امر موجب قدرتمند شدن، امیدوار شدن و توانمندی میشود. ما باید باور کنیم که نمیتوان همه را فریب داد، گرچه برای مدت کوتاهی ممکن است دل مردم فریب بخورد اما در بلندمدت ممکن نیست و اینگونه نیست که اگر صاحبان تریبونهای رسا دائما حرف خود را بزنند مردم همیشه حرف آنها را باور کنند. وی با نقل این سخن استاد شهید مرتضی مطهری که پس از سفر به نوفل لوشاتو گفته بودند من چهار ایمان (به خدا، هدف، راه و مردم) را در امام دیدم، افزود: اگر روزی همه جامعه از کسی رویگردان شد اشکال از اوست و اگر اشکال از او نیست باید تلاش کند مردم را مجاب کند و قبول کنیم میتوان مردم را مجاب کرد. سیدحسن خمینی در جمعبندی سخنان خود، عوامل پدیدآورنده صبر را همان عوامل ایجاد انقلاب و حرکت در جامعه دانست و گفت: اگر دیدیم عواملی که صبر را پدید میآورد غیر از این عوامل است؛ نام آن صبر نیست بلکه ضعف و ناتوانی است؛ چرا که صبر ریشه در حرکت، امید، نشاط و نگاه به آینده دارد اما خون دل خوردن ریشه در نگاه به گذشته، ضعف و ناتوانی. وی با اشاره به آیه «و لنبلونکم بشیء منالخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین» و روایتی از پیامبر(ص) درباره صبر تصریح کرد: اگر در جایی مصلحت بر قیام کردن باشد باید قیام کرد اما اگر مصلحت بر سکوت است باید سکوت کنیم؛ اما گرفتار توجیهات نشویم چراکه بعضی اوقات مصلحت شخصیمان را مصلحتجمعی نام میدهیم. یادگار امام ادامه داد: انسان موجود بسیار عجیبی است که گاهی توان کلاه گذاشتن بر سر خود را نیز دارد و لذا وقتی به خاطر ترس یا طمع جرأت حرکت کردن ندارد میگوید این کار به مصلحت نیست! وی اظهار کرد: اگر کسی نسبت به آنچه دارد نترسد و نسبت به آنچه ندارد طمع نکند، تبدیل به انسان واقعی میشود البته در همین نقطه هم ممکن است به دلیل نداشتن علم کافی، شجاعت کار انسان را خراب کند و از همین رو باید به فهم دیگران توجه کند و با مشاوره و شناخت پیش رود تا جامعه، جهان و دشمن را بهتر بشناسد. سیدحسن خمینی با بیان اینکه گاهی فضای روبهوری خویش را به درستی نمیشناسیم، تاکید کرد: صبوری در این نیست که زانوی غم و ناتوانی به بغل بگیریم؛ بلکه باید در هنگام توانایی و قدرت برای مصالح بالاتر شرایط را تحمل کنیم که در این صورت صبر علوی داریم. وی در پایان یادآور شد: انسان صبور، انسانی است که اگر تشخیص داد، با همان قدرت قیام میکند و با همان توان در مقابل غیر میایستد و اگر لازم شد هر هزینهای را در این مسیر میپردازد. بنابراین، انسانی صبر حقیقی دارد که اگر هدف اقتضا کرد لحظهای در قیام سستی نکند و با همان انگیزه که به صبر روی آورده است به قیام و انقلاب و جوشش روی آورد؛ اگر چه باید توجه داشت کهگاه صبر بزرگترین جوشش و فریاد است.