در گفتوگو با آذین موحد ماجرای کنسرت علیرضا قربانی سواستفاده افراد آتش به اختیار از باورهای دینی مردم بود
آذین موحد پیرو حواشی لغو کنسرت علیرضا قربانی میگوید پرسش اینجاست که چرا وزارت ارشاد با گوینده و اعمال کننده این ماجرا برخورد نمیکند؟ که شما چطور قوانین و ضوابط آیین نامه و مجوز وزارت ارشاد را نادیده گرفتید و چنین تصمیمی را به صورت شخصی اتخاذ کردید. اگر با این افراد برخورد رسمی شود، تنبیه شوند، جریمه شوند، به تعلیق از پستشان دربیایند و حتی اگر تکرار شود اینگونه افراد از مسئولیتشان برکنار شوند این تصمیمات آتش به اختیار تکرار نمیشوند.
مهسا بهادری: علیرضا قربانی از اواسط اردیبهشت تور کنسرتهایش را در شهرهای مختلف ایران شروع کرد و از اواخر خرداد تا اواخر تیر، هم هر شب در کاخ سعدآباد تهران کنسرتش را برگزار کرد و با استقبال کمنظیر مخاطبان روبهرو شد و نکته جالبتر ماجرا این است که در ادامه این رویداد، تورکنسرتهای قربانی به کانادا و استرالیا و اروپا رفت و این رویه و علاقه به برگزاری کنسرت تا به امروز ادامه پیدا کرد.
۲۵ مهر بود که محمود سالاری معاون امور هنری وزارت ارشاد درباره لغو کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان گفت: «مجوز کنسرت توسط وزارت ارشاد و همچنین اداره ارشاد اصفهان صادر شده بود. با این حال به دلیل اتفاقی که این میان رخ داد فرمانداری اصفهان نامه لغو را زدند و گفتند فعلا (برگزارکنندگان کنسرت) دست نگه دارند تا مسالهای بررسی شود.
محمدرضا جاننثاری، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار اصفهان در یک نشست خبری به تشریح دلایل عدم صدور مجور کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان علیرغم صدور مجوز ارشاد، پرداخت: «بحث اینکه آقای قربانی میخواهد در اصفهان کنسرت اجرا کند هیچ مانع قانونی نداشت مگر یک نکته؛ و آن نکته این است که ایشان در تیم نوازندگان خود از خانم نوازنده استفاده میکرد. این موضوع اولاً هنوز تعریف قانونی ندارد و یک چیز نویی است و حتماً باید وزارت ارشاد راجع به این موضوع تصمیم ملی بگیرد و ابلاغ کند که آیا اجازه هست این کار را بکنیم یا نه. چون نظرات فقهی در قبال این موضوع متفاوت است که آیا زن میتواند تکنواز باشد؟ در این زمینه نظر فقهی وجود دارد و باید برای آن تکلیف ملی معلوم شده و ابلاغ شود. دوم اینکه توجه کنید که ما باید همه افکار عمومی را در نظر بگیریم، بالاخره قشر عظیمی از افکار عمومیِ ما این موضوع را نمیپسندند. صراحت هم ندارد، تعیین تکلیف رسمی هم درباره این موضوع نشده است.
از آقای قربانی خواهش شد به واسطه اینکه اصفهان وضعیت خاصی از لحاظ اعتقادات مردم دارد (واقعاً مردم اینجا اعتقادات خاص خودشان را دارند) و اینجا را نمیشود با جای دیگر مقایسه کرد از تکنواز زن استفاده نکند. گفتند «اینجا مگر چه فرقی میکند و مگر با قانون نیست؟» گفتیم چرا. شما این را به قانون تبدیل کنید و بعد بگویید قانون با قانون فرقی نمیکند. ما نمیتوانیم اگر کاری یک جایی عرفاً انجام شد بگوییم این قانون است، ممکن است جایی هیچکس هیچ چیزی نگوید و عرف مردم هم آن را بپذیرند، ولی در عرف ما پذیرفته نیست. خواهش کردیم از ارشاد که به آقای قربانی بفرمایید که این نوازندگان در اصفهان حذف شوند و کنسرت را برگزار کنید، مثل دهها کنسرت دیگری که در اصفهان برگزار شد و میشود. یک موضوع جدیدی بود و این موضوع جدید از لحاظ مسائل گوناگون ابهام داشت و باید این مسائل توسط وزارت ارشاد و دستگاههای دیگری که متولی هستند تصریح شده و حکم آن صادر شود که این چه حکمی دارد. البته ما یک استدلال دیگری هم داریم، من واقعاً خودم مثل شما دغدغه این موضوع را داشتم و در این رابطه به حکم مقام معظم رهبری رجوع کردم که طبق نظر ایشان باید ملاحظاتی برای آن انجام بگیرد که آیا میشود این کار را انجام داد یا نه.»
این سخنان دو روز قبل (۲۴ آبان) و پس از گفتگوی تصویری محمد مهدی اسماعیلی وزیر ارشاد و تاکید و الزام درباره نبود هیچ محدودیتی در برگزاری کنسرت در هیچ کدام از استانهای کشور، در اصفهان مطرح شده است که نشانگر نبود هماهنگی و انسجام مدیران فرهنگی – امنیتی استانها و مرکز می تواند تعبیر شود.
عذرخواهی ما موضع ما بود!
بعد از مطرح شدن این صحبتها واکنشها از جانب مدیران و مسئولان یکی یکی مطرح شد در گام اول محمود سالار معاون امور هنری وزارت ارشاد گفت: «همان زمان نیز از آقای قربانی عذرخواهی کردم. عذرخواهی من موضع ما بود؛ موضع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. »
او ادامه داد: «در شهری که یکی از قدیمیترین هنرستانهای موسیقی دختران وجود دارد و هرساله تقاضای حضور در این هنرستان افزایش پیدا میکند، اینکه سلیقه خود را به عنوان قانون اعمال کنیم، کار شایستهای نیست. در بیانیه قدیمیتر نیز آمده بود که این موجب وهن و توهین است که من این را متوجه نشدم که چه وهن یا توهینی است. مبنای این حرف چیست؟ ضمن اینکه ایشان گفته بودند اگر قانونی هست به من اعلام کنید؛ این یعنی چه؟! قانونی که شما گذاشتید، نو است. مگر قانون میخواهد که کسی بیاید روی صحنه و نوازندگی کند؟ قانون به ما میگوید عفت عمومی، حجاب و شأن مخاطب باید رعایت شود؛ این مسائل قانون دارد و آیین نامه تخلفات ما نیز موجود است. در همین راستا اجرایی که تخلف داشته باشد اول در آیین نامه تخلفات استان و جلسه تجدید نظر استان تهران بررسی خواهد شد.»
سالاری افزود: «همین گروه در شهر کرد و یزد اجرا کرده بود و تخلفی گزارش نشده بود. اینکه اصفهان برای اعمال سلیقه شخصی دنبال واژه میگردد و مسائلی را مطرح میکند به نظرم محلی از اعتنا ندارد و دوستان ما در اصفهان بهتر است، برگردند و به قانون عمل کنند تا این سلیقه خود را به عنوان دیانت و عرف اعمال کنند؛ دیانت را وسط نیاوریم، به نظر من این حرفها شایسته نیست و از مقامی سیاسی امنیتی این چنین گفتوگوها مقداری ناپذیرفتنی است. »
سیاسیون چه گفتند؟
محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور در جلسه هیئت وزیران، روسای دستگاههای اجرایی و مسئولان دولت را به همکاری حداکثری با مجلس شورای اسلامی فراخواند و افزود: دولت و مجلس هم باید برای پیشبرد هرچه بهتر برنامههای کشور حداکثر همکاری و هماهنگی را داشته باشند.
معاون اول رئیس جمهور با تاکید بر لزوم احترام همه دستگاهها به مجوزهای رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری مراسم های فرهنگی، گفت: همه باید به این مجوزها احترام بگذارند و در صورت وجود برخی اشکالات احتمالی، این مسائل را از طریق مرجع صادرکننده مجوز پیگیری کنند.
هنوز موفق به رفع تبعیض نشدیم
اما ماجرا نزاع با موسیقی علی الخصوص موسیقی زنان بحث دیروز و امروز نیست همواره افرادی حضور داشتند که از این شرایط سو استفاده کردند و نظرات شخصی خود را وارد این ماجرا کردند، برای بررسی دقیقتر دامنه حضور نوازندگان زن روی صحنه با آذین موحد، استاد موسیقی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
چرا وضعیت برگزاری کنسرت در استانهای دیگر با تهران متفاوت است؟
سابقه برگزاری کنسرت در استانها همیشه اینگونه بوده که بخش بزرگی از سیاستها را مسئولین و برخی از عوامل وزارت ارشاد به صورت سلیقهای و آتش به اختیار اعمال کردند. در تهران علیرغم سختگیریهای که وجود دارد، رسیدگی و برگزاری کنسرت مستقیما در تعامل با دفتر مرکزی انجام میشود و به همین دلیل هم عوامل نمیتوانند سلیقهای و آتش به اختیار با این موضوعات برخورد کنند ولی این ماجرا سالیان سال است که در استانهای دیگر وجود دارد و هیچگاه هم یک روند منطقی را برای توضیح دادن و مکتوب کردن ماجرا در پیش نگرفتند.
به چند سال قبل بازگردیم یک سمینار انجمن فلوت داشتیم که از سمینارهای علمی هستند و ما در این رویداد کلاسها و کارگاههای تخصصی نوازندگی برگزار میکنیم و نوازندگانی که سالها در دانشگاه تحصیل کردند کنسرت برگزار میکنند و سالهاست که در تهران برگزار میشود یک سال مجوز برگزاری این سمینار را در شیراز گرفتیم همه چیز مساعد بود اما در میانه مسیر که بودیم به ما خبر دادند که مجوز ابطال شده است. همان زمان هم مشخص بود که یک تصمیم لحظهای و شخصی بوده و به دلیل همین بحث عدم پاسخگویی و عدم تعهد به آییننامهها افراد میتوانند به صورت آتش به اختیار اقدام کنند و کسی هم پاسخگو نباشد. فکر میکنم موردی که برای آقای قربانی هم ایجاد شده همینگونه است یکی از آقایان یا خانمها که از عوامل استان هستند به مزاجشان جور نیامده و چون قدرت مانور داشتند برای قدرت نمایی کنسرت را لغو کردهاند.
این را نادیده نگیریم که نوازندگی زنان اگر از لحاظ قانونی مشکلی داشت در کنسرتهای ارکستر سمفونیک تهران که یک ارگان دولتی است نوازندههای زن روی صحنه نمیتوانستند حضور یابند.
محمدرضا جان نثاری، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار اصفهان توضیح دادند که از آقای قربانی خواهش شد به واسطه اینکه اصفهان وضعیت خاصی از لحاظ اعتقادات مردم دارد (واقعاً مردم اینجا اعتقادات خاص خودشان را دارند) و اینجا را نمیشود با جای دیگر مقایسه کرد از تکنواز زن استفاده نکند. گفتند «اینجا مگر چه فرقی میکند و مگر با قانون نیست؟» با استناد به چنین مسئلهای میتوان یک کنسرت را لغو کرد؟
مسئله این است که این حرف از اساس هیچ رسمیتی ندارد و این ماجرا عملا سو استفاده از باورهای عقیدتی و دینی مردم برای اعمال خواسته و سلیقه شخصی عوامل و افراد است. متاسفانه ابهاماتی که در خصوص موسیقی در دین مبین اسلام وجود دارد، همیشه این فرصت را به افراد میدهد که آنها هرطور که دلشان میخواهد تفسیر کنند و موضوعات را مصادره به مطلوب کنند.
پرسش اینجاست که چرا وزارت ارشاد با گوینده و اعمال کننده این ماجرا برخورد نمیکند؟ که شما چطور قوانین و ضوابط آیین نامه و مجوز وزارت ارشاد را نادیده گرفتید و چنین تصمیمی را به صورت شخصی اتخاذ کردید. اگر با این افراد برخورد رسمی شود، تنبیه شوند، جریمه شوند، به تعلیق از پستشان دربیایند و حتی اگر تکرار شود اینگونه افراد از مسئولیتشان برکنار شوند این تصمیمات آتش به اختیار تکرار نمیشوند. اما فراموش نکنیم که متاسفانه الان در جامعه ای به سر میبریم که رفتارهای سلیقه ای که به ظاهر منافعی را برای برخی تامین کنند حمایت میشوند.
درواقع ما هیچ ممنوعیتی برای حضور تکنواز زن روی صحنه نداریم درست است؟
هیچ وقت چنین قانونی که رسما اعلام شده باشد را نداشتهایم. تکخوانی بانوان متاسفانه مشکل داشته و پس از این همه سال هنوز جامعه هنری موفق نشده این تبعیض را برطرف کند اما تکنوازی هیچگاه مشکلی نداشته است. من در سال ۱۳۷۲ وقتی میخواستم کنسرت برگزار کنم، همه این نگرانی را داشتند که شرایط برای برگزاری کنسرت مهیا نیست و زن نمیتواند روی صحنه برود اما پرسش من این بود که کجا به این مسئله اشاره شده ما قانونی با این محوریت نداریم، دانشگاه ها رشته موسیقی دارند، صدا و سیما مدرسه ی موسیقی دارد، وزارت ارشاد هنرستان موسیقی دختران دارد، وزارت علوم مدرک دکترای نوازندگی من را تایید کرده است، هرگوشه ی شهر آموزشگاه موسیقی مجوز میگیرد و بانوان در آن به تدریس مشغولند پس چطور ممکن است ممنوعیتی در نوازندگی بانوان باشد. سیاستهای فرهنگی که ضد و نقیض نباید داشته باشد. پس هر حرفی را نباید باور کرد باید مبارزه کرد و با استدلال افراد را متقاعد کرد.
همان زمان پیگیری کردم دیدم چنین قانونی وجود ندارد و اتفاقا آقای بهروز غریبپور این کنسرت را در فرهنگسرای بهمن برگزار کردند و این اولین کنسرتی بود که به صورت عمومی توسط یک زن برگزار شد و مشکلی هم پیش نیامد. در آن دوران محدودیت آواز زنان سالیان سال بود که مطرح شده بود که البته بازهم یکی از تقصانهای تاسفبار جامعه ی ما بوده است ولی هیچگاه سیاستی مبنی بر عدم حضور بانوان نولزنده روی صحنه وجود نداشته است. به همین دلیل هم به این ماجرا اشاره کردم که نمیشود افراد به صورت آتش به اختیار و هرجا که دوست نداشتند از این موارد سواستفاده کنند. چون از نظر شرائط دینی محکمه پسند است از آن سوء استفاده میشود.
نقش دولتها در ایجاد این بینظمیها چیست؟
نکته این است که دولت ما قوانین را به صورت رسمی اعلام نمیکند. حکومتها باید سیاست فرهنگی داشته باشند که به اطلاع و تایید مردم برسد اما در مملکت ما بدلبل همین سوء استفاده ها هیچ یک از نهادهای فرهنگی سیاست و برنامه فرهنگی ندارند و نمیدانند که برای توسعه فرهنگی ایران و اعتلای فرهنگ مردم چه باید بکنند که ملت از فرصتهای متکثر برخوردار و آشنایی با تنوع فرهنگ ها پیدا کنند.
مردم توسط فرآیندهای هنری و برقراری ارتباط با گونه های متنوع هنری است که مدنیت پیدا میکنند و به تکثر آراء و سلیقه ها و دیدگاه ها در یک نظام شهروندمدار آشنا میشوند و حقوندی را در خودشان توسعه میدهند.
اگر سیاستهای فرهنگی در این سطح نباشد پول هم میتواند نقش ایفا کند چون اتش به اختیاران میتوتنند زیرمیزی یا باج بگیرند که خب میدانیم در خلال این سال ها در ایران رسم بوده است
اگر یک دولتی هنر را برای توسعه شناخت درنظر بگیرد این اتفاقات رخ نمیدهد. بنابراین آیا این درست است که هنرمند برای حضور خود که تمام تلاشش اعتلای روح و روان جامعه است، باج دهد؟ رسیدگی به این ماجراها از اقداماتی است که جامعه هنرمندان باید در یک جامعه ی آزهد وکه حرمت و کرامت انسان ها در آن حفظ میشود انجام دهند اما ما متاسفانه به قدری همیشه دچار پستی بلندیها و فراز و فرودهای در لحظه و ناگهانی هستیم که هنرمندان بدون بررسی و در نظر گرفتن اصل ماجرا از آن عبور کرده اند و اقدامات خاصی انجام تدادند و این سیاستها کاملا اشتباه و آسیبرسان به جامعه است.