ویترین سرمایه‌داری دکترمهدی ذاکریان :آزادی رسانه‌ها هم یک دستاورد جهانی است که امریکایی‌ها به عنوان ویترین تبلیغاتی خود انتخاب کرده‌بودند. ریاست‌جمهوری ترامپ نشان داد که این آزادی رسانه‌ها هم در امریکای واقعی جایی ندارد. ترامپ بارها و بارها به رسانه‌ها بی‌احترامی کرده است و آنها را تهدید کرده است.

 

به باور من اعتراضاتی که اکنون در امریکا علیه دولت بیان می‌شود، یک مساله عادی نیست، بلکه واکنش به یک رویه متداول و یک مشکل ریشه‌دار در فرهنگ و سیاست ایالات متحده امریکاست. نابرابری و تبعیض در ایالات متحده هم نسبت به زنان و هم نسبت به سیاهان و هم نسبت به اقلیت‌های قومی و اقلیت‌های ملی که از سایر کشورها می‌آمدند و غیراروپایی بودند، وجود داشت و وجود دارد. حکومت امریکا که یک نظام سرمایه‌داری است و بر اساس فلسفه وجود خود علاقه‌مند است که ویترین شیک و لوکسی را از خودش در دنیا ارایه کند، سعی کرده از دستاوردهای جهانی به نفع خودش و برای ترویج و تبلیغ خودش بهره‌برداری تبلیغاتی کند. پیشرفت‌هایی همچون نهادینه شدن حقوق بشر، احزاب، انتخابات، رسانه‌ها، آزادی بیان و دموکراسی که دستاورد جهانی بشریت است، امروز به عنوان ویترین تبلیغاتی دولت امریکا نمایش داده‌می‌شود. به حاکمیت رسیدن دونالد ترامپ، چهره دوم امریکا را در معرض دید جهانیان قرار داد و آن چه پشت پرده ویترین‌های با وسواس چیده شده امریکا می‌گذرد را به مردم جهان نشان داد. من شخصا به عنوان استاد مدعو در ایالات متحده امریکا تدریس کرده‌ام. تجربه من در امریکا نشان می‌دهد که واقعیت‌های امریکا با آنچه از سوی بسیاری از هموطنان تحصیل کرده خودمان در کشور تبلیغ می‌شود متفاوت است. به تصور من، حتی جامعه دانشگاهی و علمی ایالات متحده هم چیزی بیشتر از متوسط جهانی ندارد. اما ویترین‌های سرمایه‌داری، تحصیل در امریکا را به عنوان یک امتیاز بی‌نظیر علمی تبلیغ می‌کنند. متاسفانه بسیاری از هموطنان خودمان که در امریکا ادامه تحصیل داده‌اند و به ایران برگشتند، واقعیت‌ها جامعه امریکا را معوج بازگو کرده‌اند و به جای بازگفتن واقعیت‌های امریکا، به تبلیغ ویترین این کشور پرداختند، خیلی از این افراد از انقلابی‌های باسابقه بودند، برخی در شورای انقلاب حضور داشتند و گروهی حتی امروز در جناح‌های سیاسی دلواپس حضور دارند. اما همین افراد از بیان واقعیت‌های امریکایی که به چشم دیده‌اند بیم دارند و به شکلی آن را تعریف می‌کنند که به ضرر خودشان تمام نشود. زنان امریکایی تا اوایل قرن بیستم حق رای نداشتند. تا همین ۶۰ سال پیش در امریکا تبعیض علیه سیاهپوستان به حدی بود که حق سوار شدن به اتوبوس از در مشترک با سفیدپوستان نداشتند و مجبور بودند از در عقب وارد اتوبوس شوند. امروز هم فقط در رسانه‌ها و افکار عمومی، ویترینی از زیبایی‌های امریکا نمایش داده‌می‌شود، اما واقعیت این است که تبعیض علیه زنان و اقلیت‌های نژادی در امریکا همچنان جریان دارد. همین فردی که امروز رییس‌جمهور امریکاست، جلوی دوربین‌های روشن تلویزیونی، اقرار کرده است که چه ارزشی برای زنان قائل است. فردی با چنین دیدگاهی در جامعه امریکا رای می‌آورد و به بالاترین مقام اجرایی می‌رسد، چرا که نماینده تفکر امریکایی است.

در ویترین خرد شده نظام امریکا، روزگاری آزادی رسانه‌ها به عنوان نماد پیشرفت این جامعه نمایش داده‌ می‌شد. آزادی رسانه‌ها هم یک دستاورد جهانی است که امریکایی‌ها به عنوان ویترین تبلیغاتی خود انتخاب کرده‌بودند. ریاست‌جمهوری ترامپ نشان داد که این آزادی رسانه‌ها هم در امریکای واقعی جایی ندارد. ترامپ بارها و بارها به رسانه‌ها بی‌احترامی کرده است و آنها را تهدید کرده است. در همین اعتراضات اخیر هم بسیاری از خبرنگاران و اصحاب رسانه‌ها از سوی پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و جلوی فعالیت آزاد آنها گرفته‌شد.
گروهی اعتراض می‌کنند که اعتراضات در امریکا چه ربطی به ایرانیان دارد؟ چرا وزارت خارجه ایران در این مورد بیانیه می‌دهد؟ مطابق بند ۷ماده دو منشور ملل متحد، کشورها حق دخالت در امور داخلی دیگر کشورها را ندارند، اما در همان منشور، در ماده ۵۵ و به ویژه ماده ۵۶، دولت‌های جهان به پشتیبانی از حقوق بشر متعهد شده‌اند. بعدها سال ۲۰۰۷ هم کوفی عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، اعلام کرد که اظهارنظر در مورد حقوق بشر، مشمول اصل عدم مداخله در امورداخلی کشورها نمی‌شود و کشورها حق دارند در این موضوع اظهارنظر کنند. به باور من در هر جای دنیا و هر کشوری اتفاقی بیفتد که ناقض حقوق بشر باشد، هم از نظر منشور ملل متحد و هم مطابق دکترین‌های مدرن حقوق بشر که از سوی دانشمندان حقوق بین‌الملل مطرح شده است و هم مطابق با رویه جاری، جمهوری اسلامی ایران این حق را داشت و دارد که در زمینه نقض حقوق بشر در دیگر کشورها اظهارنظر کند.
تا دیروز که وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران از طرف سخنگو در مورد مسائل جاری امریکا اظهارنظر کرد، من منتقد بودم که چرا وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران موضع‌گیری در این مورد نمی‌کند. به گمان من، در این کار تعلل شد و خیلی دیرهنگام ایران در این زمینه موضع‌گیری کرد. محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه که خودش استاد حقوق بشر دارد باید در این زمینه اظهارنظر می‌کرد. اگر وزیر خارجه کشورمان در مورد نقض حقوق بشر در امریکا موضع‌گیری کند، به این معنا نیست که حقوق بشر به صورت کامل در ایران رعایت می‌شود یا موردی از نقض و نقص وجود ندارد. تا جایی که من اطلاع دارم، ظریف شخصا از هواداران ترویج حقوق بشر در ایران است. ظریف رعایت حقوق بشر را یک موضوع امنیت ملی می‌داند و بر اولویت آن تاکید دارد. من شخصا از سه نظر حقوق بشر را اولویت حکومت می‌دانم، نخست به لحاظ شرعی، دوم به لحاظ امنیت ملی و سوم استاندارد جهانی می‌دانم که باید همه کشورها رعایت کنند. از مقام‌های دستگاه سیاست خارجی، تا شخص وزیر و حتی رییس‌جمهور، در واکنش به سرکوب اعتراضات و نقض حقوق بشر و تبعیض نژادی در امریکا تعلل کردند. کشتار انسان‌ها، برخورد نامناسب با انسان‌ها در هر جا که باشد نامناسب است و باید محکوم شود. محکومیت نقض حقوق بشر در امریکا، از سوی تهران یک اقدام ضروری بود که با تاخیر صورت گرفت. به نظر من، در این مسیر، ایران باید واکنش به نقض حقوق بشر را در هر کشوری پیگیری کند، از چین و روسیه گرفته تا امریکا و بریتانیا از عربستان سعودی و بحرین گرفته تا اسراییل، رعایت حقوق بشر ترویج و نقض حقوق بشر تقبیح شود. همان‌گونه که در داخل کشور هم باید همین استانداردهای حقوق بشری پیگیری شود و هر جا نقض و نقصی در مورد حقوق بشر رخ داده است، مقام‌های کشور باید با جدیت پیگیری کنند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *