نشست مجازی روز شعر و ادب فارسی درانجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد:شعر فارسی، عصاره رنج و لذت، بیم و امید، پژمردگی و بالندگی، بیداد و داد و عشق و بندگی است که با الهام شاعرانه، به دیوان و دفتر و زبان مشترک شاعران این مرز و بوم نقش بسته است

نشست مجازی روز شعر و ادب، به دعوت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و به مناسبت

۲۷ شهریور ماه، سالروز درگذشت استاد شهریار و روز ادب فارسی، روز پنجشنبه، ۲۷ شهریور ماه برگزار شد.‌

به گزارش خبرنگارما، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی این روز را تبریک گفت. در بخش‌هایی از پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است: «زبان، مظهر وحدت و همبستگی و تحکیم مبانی ملت و پاسداشت آن، موجب استقلال ملی و تاریخ این کشور چندین هزار ساله است.‌

زبان مادری سرزمین فرهنگ‌مدار و هنر پرور ما، ایران، سرشار از جلوه‌های احساس و عواطف انسانی و تجلی‌گاه فرهنگ، دین،آئین، اسطوره، تاریخ و هویت ملی ماست که آشنایی با زوایای گوناگون آن برای هر فارسی زبانی شایسته و نیکوست. ‌

شعر فارسی، عصاره رنج و لذت، بیم و امید، پژمردگی و بالندگی، بیداد و داد و عشق و بندگی است که با الهام شاعرانه، به دیوان و دفتر و زبان مشترک شاعران این مرز و بوم نقش بسته است. از پس قرن‌ها و اعصار، سپهر ادب فارسی در مقابل گزند تند‌بادهای حوادث، مقاوم مانده و از کرانه‌های فرا‌رود تا نیل و سند و گاهی میان اروند و هیرمند و آسیای میانه و تا چین و ماچین رواج و رونق یافته و مرزهای جغرافیایی را درنوردیده است.‌

از سوی دیگر شیرینی زبان و ادب فارسی، شعر ما را به زبان هنر نزدیک‌تر ساخته و از رهگذر این مصاحبت و بهره‌گیری از نظم و ایجاز، آفاق را سیر کرده و حقایق ازلی ـ ابدی را در این گنبد مینایی صلا زده است.‌

در تاریخ معاصر سرزمین ما، دوران دفاع مقدس که اکنون در آستانه چهلمین سال این حماسه دوران ساز هستیم، نقطه ای الهام بخش برای شاعران و ادیبانی بوده که در کنار ذوق هنری، دغدغه اجتماعی و عرق ملی و میهنی شان به جوش و خروش آمد. آنان که دفتر و دیوان خود را با سروده هایی از جنس ایثار و شهادت آذین بستند و نام خود را بر جریده عاشقی جاودان ساختند. شهریار سخن، استاد محمد حسین بهجت تبریزی در زمره این نام ها بود که در دهه پایانی عمرش آثاری ماندگار از عظمت روح فداکاری مردمان ایران اسلامی آفرید.‌

با گرامیداشت بیست‌و‌هفتم شهریور، روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی که به نام این شاعر و غزل‌سرای برجسته و دل‌سوخته مزین است، این روز را به اهالی شعر و ادب تهنیت می‌گویم.»‌

دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این نشست مجازی بیان کرد: امروز را گرامی می‌دارم که سالروز درگذشت استاد شهریار، از بزرگترین شاعران معاصر کشورمان است و ارج می‌نهم ارزش کسانی را که در تاریخ فرهنگ ایرانی ما، نه صرفا به زبان شعر، که به زبان نثر هم این زبان را پاس داشتند.‌

وی ادامه داد: پرسشی در جهان اندیشه و فلسفه وجود دارد که زبان در قاموس فرهنگ و معنا، امر عرضی محسوب می‌شود یا ذاتی؟ اگر اثبات کردید که امرعرضی است، آن‌گاه زبان مانند جامه‌ای می‌شود که آن را بر تن می‌کنید و می‌تواند فرم‌ها و رنگ‌های مختلف داشته باشد و در طول زمان هم دچار فرسودگی و کون و فساد شود و شما تغییرش دهید. اگر زبان جزو ذات محسوب شود، آن‌وقت با معنا یک نسبت ذاتی پیدا می‌کند، به قسمی که اگر زبان نباشد، آن معنا ظاهر نمی‌شود.‌

بلخاری افزود: تفکر غالب این است که این نسبت، عرضی است و به همین دلیل هم در جهان زبان‌های مختلف داریم. اما نظر دیگری هم وجود دارد که بین معانی خاص و زبان، به یک ارتباط ذاتی قائل است. من از جمله کسانی هستم که به دیدگاه دوم اعتقاد دارم و معتقدم نسبت زبان با معنا، یک نسبت کاملا ذاتی است. مهمترین دلیلم هم قرآن است. تأکید خداوند در قرآن بر انزال عربی این کتاب مقدس، دلیل بر نسبت ذاتی میان زبان و معنا است. شدت این تأکید، بیانگر آن است که اگر این زبان نبود، اصلا ظاهرا قرآن نازل نمی‌شد. اگر زبان یک امر عرضی است، چرا خدای قرآن اصرار دارد که این باید به زبان عربی نازل می‌شد؟‌

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ادامه داد: اگر نسبت ذاتی را بین زبان و معنا قائل شدیم، بحثی درباره جایگاه زبان فارسی در هویت ایرانی پیش می‌‌آید. اگر به ۱۴۰۰ سال گذشته نگاه کنیم، می‌بینیم زبان عربی زبان دین ما بود و بسیاری از کتاب‌های فلسفی ما به این زبان نوشته شده‌‌اند، زبان فقهی ما هم عربی بود.‌

وی گفت: زبان عرفانی ما فارسی است و به همین علت با شعر نسبت دارد. اگر در تأملات عرفانی هزار سال گذشته بنگریم می‌بینیم مهمترین آثار عرفانی در فرهنگ ایرانی به زبان فارسی نوشته شده است. وقتی وارد جهان رساله‌های تمثیلی می‌شویم، از همان زمان زبان فارسی، عهده‌دار ظهور معانی عرفانی و نکات‌ ظرایف عرفانی می‌شود .‌

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: زبان فارسی حامل عرفان ماست و عرفان فارسی، جز با تسلط به این زبان، ممکن نیست. ممنونیم از زبان عربی که بار فلسفه و فقه و کلام ما را به دوش کشید اما بار عرفان ما را زبان فارسی به دوش کشیده و این زبان، حامل همان معنی‌ای شد که در اندیشه ما ایرانیان، مقدس بود. حقیقت جمیل، جز در ظرف جمیل ظاهر نمی‌شود. عرفان زیبا، در ذات این زبان، جمال یافت که با آن انس یافت. مهمترین کتاب ما در قلمروی عرفان، «تذکره‌الاولیا»، فارسی است.‌

وی تصریح کرد: مهمترین نقش زبان فارسی را در فرهنگ ایرانی این می‌دانم که عهده‌دار حمل زیبایی‌های عرفانی ما ایرانیان شد.‌

دکتر میرجلال‌لدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی، در این نشست گفت: هر سرزمینی، فرازنایی فرهنگی دارد، ستیغی هنری. فرازنای فرهنگی ایران و ستیغ هنری آن، بی‌هیچ گمان و گزافه، سخن است؛ آفرینشی است که در زبان روی می‌دهد، به‌ویژه در ایران نو، ایران پس از اسلام. هرچند شکوه و شگرفی و والایی سخن پارسی پیشینه و پشتوانه دارد در این هنر در درازنای تاریخ و فرهنگ ایران.‌

وی ادامه داد: ایران همواره سرزمین سپند سخن بوده است. جهانیان ما را به پاس این هنر می‌شناسند و ارج می‌نهند. از سوی دیگر، این روز همراه شده است با روز یکی از سخنوران ایرانی، روان‌شاد شهریار. من اگر بخواهم این سخنور را با برترین و بنیادین‌ترین ویژگی او بازنمایم، بی‌درنگ و دریغ می‌توانم گفت که او در روزگار ما مردمی‌ترین سخنور ایران است و هیچ‌یک از سخنو‌ران هم‌روزگار را از این دید نمی‌توانیم با شهریار همسنگ و همپا بدانیم.‌

کزازی بیان کرد: بختی است بزرگ برای هر سخنور که در روزگار زندگانی خویش، گواه آن باشد که سروده‌های او را مردم در کوچه و بازار بر زبان می‌رانند یا بر پایه سروده‌های او خنیاگران، آهنگسازان، آهنگ‌هایی را می‌آفرینند. این بخت را شهریار دارا بود. در روزگار زندگانی خویش، گواه آن بود که ببیند سروده‌های او گسترشی پردامنه در ایران و در پاره‌ای دیگر از سرزمین‌ها یافته است زیرا او به زبان آذری نیز می سرود. سروده‌های آذری او در سرزمین‌هایی که بدین زبان سخن می‌گویند بسیار دلپسند می‌افتاد و هنوز نیز می‌افتد.‌

این استاد ادبیات اظهار کرد: چرا شهریار در این روزگار، سخنوری مردمی شد؟ پاسخی که من بدین پرسش می‌دهم این است: زیرا زبانی که او در سخنوری به‌کار می‌گرفت، زبانی بود روشن و رسا و در بیشینه سروده‌های او، مردمی. حتی گاه، پاره‌ای از بیت‌ها در سروده‌های او، می‌توان گفت که یکسره بدین زبان در‌پیوسته آمده است. از همین روی، آشنای همگان بود، در دل مردم جای می‌گرفت، در یادشان می‌‌ماند. من برآنم که راز گرامی داشتن شهریار از سوی ایرانیان این روزگار، زبان آشنای او بود؛ زبانی که با شور درون وی همراه می‌شد. شهریار یکی از برترین نمونه‌هاست در این دستان دلاویز پارسی که «آن سخن که از دل برمی‌آید، بر دل می‌نشیند. »‌

دکتر اصغر دادبه، استاد فلسفه، کلام و ادبیات، در این نشست گفت: سخنانم را با کسی که به‌حق این روز باید به‌نام او باشد آغاز کنم، با آن ابیات معروف فردوسی:«بسی رنج بردم در این سال سیر عجم زنده کردم بدین پارسیر بناهای آباد گردد خرابر ز باران و از تابش آفتابر پی افکندم از نظم کاخی بلندر که از باد و باران نیابد گزندر نمیرم از پس که من زنده‌امر که تخم سخن را پراکنده‌ام».‌

وی ادامه داد: در این سال‌ها معمولا این بحث مطرح شد که چرا این روز به نام زنده‌یاد شهریار نامیده شده است، آن هم روز درگذشت او و نه روز تولدش. من نخست عرض کنم که علاقه جدی به شهریار و شعرش دارم. نخستین بار که در این باب از من سؤال شد پاسخ دادم که اگر شهریار زنده بود، بی‌‌تردید نخستین کسی بود که به این نامگذاری اعتراض می‌کرد زیرا او خوب می‌دانست که اهمیت بزرگان ادب کلاسیک یعنی چه.‌

دادبه تأکید کرد: این بدین معنا نیست که شهریار شاعر بزرگی نیست، هست ولی باید این روز، به‌نام فردوسی بزرگ نامگذاری می‌شد که پیشرو، رهبر و ولی‌نعمت همه سرایندگان است. اگر به هر دلیل نمی‌خواستند این روز را به‌نام فردوسی نامگذاری کنند، باید به‌نام فردوسی ثانی، یعنی سعدی، نامگذاری می‌کردند. با احترام تمام به شهریار، این دو بزرگ، بدون تردید، شایسته آنند که این روز به‌نام آنها نامگذاری شود.‌

این استاد ادبیات افزود: چرا چنین نامگذاری‌هایی صورت می‌گیرد؟ این نامگذاری‌ها دو وجه دارد: یکی وجه مثبت و یکی منفی. وقتی سعی می‌کنیم چیزی را به‌یاد بیاریم، آیا معنی‌اش آن نیست که آن چیز در حال فراموش شدن است؟ اکنون عنایت به شعر و ادب، که اسباب آبرو و هویت ماست، چنان که باید مورد توجه نیست. در گذشته که آموزش، توسط یک ملا و با خواندن قرآن آغاز می‌شد، در پی آن گلستان یا دیوان حافظ می‌خواندند. در مدارس جدید بعدی هم آن سنت به‌نوعی ادامه پیدا کرد و من به‌یاد دارم که در دوران ابتدایی، تفریح بچه‌ها مشاعره کردن بود.‌

وی افزود: زبان، اساس و بنیاد هویت ملی است. اگر قرار است که ما باشیم، باید زبان ملی‌مان را حفظ کنیم. اهل فلسفه از هیولا (ماده) و صورت (حقیقت شیء) حرف می‌زنند. این فرمول را به‌یاد داشته باشیم: هویت ملی، مثل آن ماده مبهم است. وقتی زبان ملی بر آن عارض شد، تعین و تشخص پیدا می‌کند. زبان پارسی، حقیقتی است که بر هویت ملی عارض می‌شود و به آن معنا می‌بخشد. وقتی مسأله‌ای تا به این حد اهمیت دارد، نباید آن را فراموش کنیم.‌‌دادبه خاطرنشان کرد: زبان و ادب فارسی برای ما اهمیت حیاتی دارند. یادمان باشد زبان وقتی اهمیت پیدا می‌کند که پشتوانه ادبی داشته باشد. به همین علت همه شاعران ما اهمیت دارند. اینها زبان را غنا بخشیدند. اگر ما امروز این گنجینه عظیم را نمی‌داشتیم، زبانمان مهم نبود .‌

دکتر حسن انوری، استاد زبان و ادبیات فارسی هم در این نشست بیان کرد: زبان فارسی یکی از زبان‌های مهم عالم است. اولین اهمیت این زبان این است که زبان فارسی، زبان ارتباط اقوام مختلف ایرانی است. زبان فارسی، تنها زبان کشور ایران نیست، بلکه زبان چند کشور است. سومین اهمیت این زبان آن است که آثار مهم جهانی بسیاری به زبان فارسی به نگارش درآمده است.‌

وی افزود: زبان فارسی، زبانی است که در آن حماسه بزرگی مثل شاهنامه فردوسی خلق شده است. اهمیت دیگر زبان فارسی در این است که در طول تاریخ تداوم داشته است. تداوم تاریخی این زبان از سه‌هزار سال پیش به این طرف، مشخص است. از قدیم‌ترین آثار باقیمانده زبان فارسی، کتیبه بیستون است. از دوران ساسانی و اشکانی هم کتاب‌های زیادی باقی مانده است. اهمیت دیگر زبان فارسی این است که روزگاری زبان بین‌المللی بوده و آثار مهمی به این زبان به‌وجود آمده است. عده زیادی از شاعران زبان فارسی در هند ظهور کردند. در بالکان هم شرح‌هایی برآثار مهم فارسی نوشته شده است.‌

انوری ادامه داد: اهمیت دیگر زبان فارسی در این است که زبانی است که در آن پسوندها و پیشوندهای متعددی وجود دارد که زبان را آماده ساخت لغات جدید و گسترش زبان می‌کنند. زبان فارسی زبانی لطیف و ظریف است. بعضی زبان‌ها زمخت هستند و لطافت در آنها احساس نمی‌شود. شعر در زبان فارسی به نهایت اوج خود رسیده است.‌

دکتر مهدی محقق، مصصح و شارح کتب ادبی و فلسفی و استاد بازنشسته دانشگاه تهران در این نشست گفت: یکی از ممیزات زبان و ادب فارسی، شعر فارسی است. پیش از اسلام شعر با وزن عروضی نبود. بعد از اسلام، شعرا با اوزان عروضی شعر می‌گفتد. شعر در ادبیات فارسی همیشه مقام خاصی داشته است .‌

وی افزود: شعر آن‌قدر اهمیت دارد که پیامبر اکرم، شعر حسان‌ابن ثابت را از سماع می‌فهمیدند. در گذشته به شعرای قوی، حسان‌العجم می‌گفتند، یعنی در میان فارسی‌زبان‌ها، شعرا برجسته بودند. نابغه زبیانی، از شعرای عرب، مبتلا به دندان‌درد شد و پیغمبر برای شفای او دعا کردند. پیغمبر اکرم ردای خود را به‌عنوان صله به کعب‌ابن زبیر اعطا کردند. می‌بینیم که شعر نزد پیغمبر هم مقام خاصی داشت.‌

دکتر جواد نوروزی، رئیس بنیاد بین‌المللی استاد شهریار، بیان کرد: در روزهای اخیر با همکاری شهرداری تهران موزه استاد شهریار را در ساختمان پارک بهجت‌آباد افتتاح خواهیم کرد .‌

وی افزود: در بنیاد فرهنگی استاد شهریار، فصلنامه مطالعات شهریارپژوهی را منتشر می‌کنیم. حدود ۳۰۰ کتاب در این حوزه به چاپ و نشر رسانده‌ایم. همچنین در بنیاد فرهنگی استاد شهریار، از پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکترا درباره استاد شهریار حمایت خواهد شد.‌

محمود شالویی، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای پاسداشت زبان فارسی نیز در این مراسم گفت: زبان فارسی سرشار از معرفت است و نمی‌توان در حوزه ادبیات فارسی شعری را سراغ گرفت که از حکمت اندیشه و دانش نشأت نگرفته باشد، به‌ویژه زمانی که به دوره‌های گذشته نگاه می‌کنیم و زوایای فکری و فرهنگی بزرگان را مورد بررسی قرار می دهیم به خوبی متوجه می‌شویم چیزی که امروز به ‌عنوان شعر با آن روبرو هستیم چکیده ای از حکمت است.‌

وی افزود: شعر هیچگاه خالی از اندیشه‌های حکیمانه نبوده و هیچ شاعری به‌عنوان شاعر محض تلقی نمی‌شده و هر‌کسی چیزی گفته از اموال فکری و معرفتی خود آن را تراوش بخشیده و در اختیار ما قرار ‌داده است و بهترین معارف و معانی در قالب شعر منتقل شده است و اگر شعر نبود این‌همه عاطفه و احساسات عمیق وجود نداشت .‌

دبیر شورای پاسداشت زبان فارسی گفت: زبان فارسی این امکان را فراهم کرده است که برای بیان زبان و احساسات زبان شعر به عنوان هنرمندانه‌ترین زبان گفتاری به کار گرفته شود.‌

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *