جماران نوشت: اسپوتنیک نوشت : وقت آن رسیده اســت که فکر کنید آیا میخواهیــد اجازه ادامه کار افرادی که با حرکتها و ســخنان نسنجیده و شعارگونه خود موجب دفع حداکثری مردم میشوند را بدهید یــا به حرف جوانانتان گوش دهیــد و ببینید چگونه میتوانید اینهــا را در آغــوش خودتان بگیرید.
خبرگزاری روسی اسپوتنیک با اشاره به اعتراضات به وجود آمده در ایران، پس از مرگ مهسا امینی به جمهوری اسلامی پیشنهاد کرد: به حرف جوانان گوش دهید و آنها را به آغوش خود برگردانید.
این رســانه روسی که نسخه فارسی نیز دارد با یادآوری اینکــه جامعه ایران، یک جامعه پویاست، در گزارش خود آورده: تحویل و تحول زیادی را در جامعه ایران شاهد هستیم و باید با آن حرکت کرد. تصور اینکه میتوان جلوی این تحویل و تحولها را گرفت، تصوری بسیار اشتباه است. امروزه نسل جوان ایران وارد میدان شده و خواستههایی دارد که شاید با خواسته نسلهای قبل متفاوت باشد، چاره چیست؟ به خواستههای این نسل گوش نکنیم؟
اسپوتنیک گزارش خود را با یک مثال از خانوادهها و جوامع پدرسالار ادامه داده و نوشته اســت: همه کارشناسان روانشناسی متفقالقولند اگر در یک خانه، فرزندان خواستههایی داشته باشند که نتوانند آنها را با پدر مطرح کنند یا اینکه پدر حاضر نباشد درباره خواتههای آنها فکر کند، قطعا آنها به سمت دوستهای ناباب کشیده میشوند و سعی میکنند با آن دوستها دردودل کنند. چنین جریانی چند دهه پیش وجود نداشت. پدرسالاری در خانهها حکمفرما بود و هر آنچه پدر میگفت همان بود و بچهها جرات اظهارنظر نداشــتند. اما امروز شــرایط فرق کرده است. امروزه بســیاری حتی باور دارند که خانوادهها به سمت فرزندســالاری رفتهاند و این فرزندان هســتند که نظر خــود را در خانوادههــا پیاده میکنند. باید بپذیریم جامعه دچار تغییر و تحول شده و آن جریان فرزندسالاری امروزه در حال گسترش است و تصور اینکه میتوان جلوی آن را با زور و تحمیل اراده پدر گرفت، تصور اشتباهی بیش نیست.
این خبرگزاری روسی در ادامه آورده است: امروزه نسل جدید، خواستههایی دارند که شاید با خواستههای نسلهای قدیمی بسیار متفاوت باشد و اگر پدران مصر باشند که به حرف جوانان گوش ندهند و به خواستههای آنها اهمیت ندهند، آنها به سمت آن طرفی میروند که ادعا میکنــد به حرف آنها گوش میدهد. میتوان گفت به طرف دشــمن میروند. دشمنی که با داشــتن اتاق فکرهای متعدد و بسیار حرفهای و متخصص، درهــای باغهای رنگووارنگ و مورد علاقه این جوانان را به آنها نشان میدهد و آنها را به سمت خود میکشد. اســپوتنیک در ادامه گزارش خود مشخصا به مرگ مهسا امینی اشاره کرده و نوشته است: برخی تصور میکنند که ماجرای حوادث اخیر از زمانی شروع شد که مهسا امینی فوت کرد، تصور میکنند مساله با تشخیص دلیل فوت ایــن خانم حل میشود، در حالی که این نگاه یک نگاه سادهانگارانه بیش نیست، جریان بسیار عمیقتر از فوت این خانم بوده و فوت او فقط جرقه ای بوده اســت.
سالهاســت که مســائل مربوط به خواســتههای نسل جدید ایران روزبهروز اضافه میشود و به جای اینکه مسئولان مربوطه به دنبال حل آن باشند به دنبال شانه خالی کردن از مسئولیت یا انداختن بار مسئولیت بر دوش دیگری بوده و هستند. بسیاری ماجرای حجاب و برخورد گشت ارشاد را امروزه تیتر جریانهای اخیر در ایران کردهاند اما واقعیت امر این است که مشکل اصلی بیش از اینکه ماجرای حجاب و برخورد گشت ارشاد باشد، ماجرای دلواپسی جوانان از آینده خود و شــرایطی که امروزه در کشور دارند، است.مسالهای که تحتالشعاع جریان حجاب قرار گرفته است.
خبرگزاری روس در ادامــه تحلیل خود به مهاجرت گســترده جوانان ایرانی اشاره کرده و نوشته است: بخش عمده جوانان تحصیل کرده، در حال مهاجرت از ایران هستند. هر کس که شرایطی برایش فراهم شود در حال ترک کشور است، ممکن است با حکومت ایران مشکلی نداشــته باشند، ممکن اســت حتی با حجاب زاویهای نداشته باشند، دلیل رفتن جوانان این است که هیچ افق روشــنی برای آتیه خود در کشور نمیبینند.
این خسارت بمراتب بیش از تمام خسارتهایی است که تحریم علیه ایران وارد کرده و در واقع مکمل همان تحریمهاست، چون یکباره به خود میآیید و میبینید که کشور از جوانان تحصیل کردهای که دههها روی آنها سرمایهگذاری شــده، خالی است و دیگر کسی نیست. دشمنان ایران نیز همین را میخواهند چون میدانند تا وقتی این جوانان تحصیل کرده و نیروی کار در ایران هستند هیچ تحریمی روی ایران اثر نخواهد داشت. تحلیلگر اسپوتنیک در ادامه آورده است: اگر میبینیم جوانان دانشگاهی امروز معترض هستند و دانشگاهها در برخی موارد شلوغ شده باید تحلیل کنید و سعی کنید درک کنید که چرا اینگونه شــده است. شاید به این دلیل است که جوانان احســاس کردهاند، میتوانند اعتراض خود را به شرایط موجود به این ترتیب نشان دهند.
اسپوتنیک همچنین به ممنوعالخروج کردن چهرهها و حضور برخی از افراد در تلویزیون ایران پرداخته و آورده اســت: اینکه تصور کنید برخی را میآورید در رسانهها شعارهای کذایی علیه جوانان و معترضان بدهند یا با بگیروببند یا ممنوعالخروج کردن از ایران یا بالا بردن هزینه خروج اینها از کشور یا … انواع و اقسام برخوردهایی که دهههاست نشان داده نتیجه معکوس دارد، میتوانید مشــکل را حل کنید، آب در هاون کوبیدن بیش نیست و اگر تا به حال نتیجه گرفتهاید بعدا هم نتیجه میگیرید.
به این ترتیب فقط زمینه نفوذ بیشــتر دشمن در میان جوانان را ایجاد کردهاید. دکتر عماد آبشناسان که این تحلیل را نوشته اســت در ادامه بــا تاکید بر اینکــه اینها همه فرزندان ایران هســتند و از کشــور دیگری که نیامدهاند آورده اســت: باید به این نکته توجه داشــت این دشمن نیست که خیلی قدرت نفوذ دارد. این مســئولان ایرانی هستند که جذبشان ضعیف و دافعهشان زیاد است و آنها را به سمت دشمن هل میدهند، اگر شــما شرایطی ایجاد کنید که اینها راضی باشند قطعا میتوانید جلوی نفوذ دشمن را بگیرید. در ادامه این تحلیل با اشــاره به سهمیههایی که به برخی از دانشجویان برای ورود به دانشگاه داده میشود، آورده است: برخی از همانهایی که با سهمیههای کذایی وارد دانشگاه میشوند و کرسیهای برتر را در اختیار میگیرند هم در همین اعتراضات سردمدار اعتراضات میشوند. معلوم نیست اصلا دلیل اصرار بر وجود بسیاری از ســهمیههای کذایی چیســت، فقط وجود تبعیض میان دانشجوها؟
تحلیلگر اسپوتنیک همچنین به بحث التزام به قوانین و مقررات اسلامی چه در پوشش چه در رفتار نیز اشاره کرده و آورده است: نمیدانم برخی بر چه اساس فکر میکنند که تصور میکنند مردم را میتوان با اجبار وادار به التزام بــه این قوانین و مقررات کرد. این مساله یک مساله فرهنگی است. اگر سازمانها و مراجع آموزشی و فرهنگی ایران طی چهار دهه اخیر کار خود را درست انجــام داده بودند امروزه اصلا نیاز نبود که کار به اینجا بکشــد که بخواهند مســئولیت جبران ناکارآمــدی و ناتوانیهای خود را گردن نیروی انتظامی بیندازند. اشــتباه پشــت اشــتباه.
همینهایی مقصر اصلی کمکاری و ناکارآمدی ایجاد ساختارهای فرهنگی جذاب برای جوانان بوده و هستند امروزه میروند پشت تریبون رسانهها و با حرفهایی که میزنند، جامعه به جای آرام شدن ملتهب میشود. هنر در این است که جاذبه حداکثری داشته باشید و به خود زحمت بدهید، دل این جوانان را به دست آورید نه اینکه دافعه حداکثری داشــته باشــید. این گزارش همچنین یادآور شده اســت: اگر دشمن دشمنی کند و تلاش کند سیاستهای خود از به آشوب کشیدن جامعه گرفته تا کمک به تجزیهطلبان و حتی تروریستها و … را پیاده کند او مقصر نیســت، چون او براساس برنامه خود و آن دشمنی با ملت ایران عمل کرده، مقصر آنهایی هســتند که دافعه ایجاد کرده و زمینه دفع جوانان به سمت دشمن را فراهم میکنند، آنها هســتند که به وظیفه اصلی خود یعنی جذب جوانان و جامعه عمل نمیکنند.
این خبرگزاری روس در انتهــا با هشــداری مبنی بر اینکه امروز بحث فقط بحث نابودی نظام جمهوری اسلامی در ایران نیست بلکه بحث نابودی و تجزیه ایران مطرح اســت ســوالی از مقامات ایرانی میپرســد: وقت آن رسیده اســت که فکر کنید آیا میخواهیــد اجازه ادامه کار افرادی که با حرکتها و ســخنان نسنجیده و شعارگونه خود موجب دفع حداکثری مردم میشوند را بدهید یــا به حرف جوانانتان گوش دهیــد و ببینید چگونه میتوانید اینهــا را در آغــوش خودتان بگیرید.